جدول جو
جدول جو

معنی عرش اعظم - جستجوی لغت در جدول جو

عرش اعظم
(عَ شِ اَ ظَ)
عرش بزرگ. عرش بزرگتر:
ای ذره ای از نور تو بر عرش اعظم تافته
وز عرش اعظم درگذربر هر دو عالم تافته.
عطار
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از فرس اعظم
تصویر فرس اعظم
در علم نجوم صورتی فلکی در نیمکرۀ شمالی آسمان
فرهنگ فارسی عمید
(فَ رَ سِ اَ ظَ)
یکی از صورشمالی فلک که به شکل اسبی توهم شده و یکصد و چند ستاره در آن رصد شده که سه از قدر دوم و سه از قدر سوم است. سرهالفرس و منکب یا ساعدالفرس و متن الفرس و مرکب الفرس و جنب الفرس و ضاح الفرس از جملۀ ستارگان این صورت است و صورت اسب را کلان و فرس ثانی نیز نامند. (از یادداشت به خط مؤلف). آن را بر مثال اسبی توهم کرده اند که آن را سر و دو دست و کفل و دو پای نبود و این صورت را بیست کوکب است. (یادداشت به خط مؤلف ازجهان دانش). ابوریحان نام دو صورت از صور شمالی فلک را فرس نویسد و چنین آرد: صورت هژدهم فرس اول ای اسب نخستین همچون سر اسبی تا گردنگاه او و از بهر این او را گه گاه پارۀ اسب خوانند و صورت نوزدهم فرس ثانی ای اسب دوم و آن چون نیمۀ پیشین اسب است با دو پر، و پای ندارد زیرا که نیمۀ زیرینش بریده است چون گاو که به صورتهای بروج گفتیم. (التفهیم صص 92-93)
لغت نامه دهخدا
(عَ شِ اَ لا)
کرسی خداوند عالمیان که گرزمان نیز گویند. (ناظم الاطباء). عرش رحمان. عرش شریف
لغت نامه دهخدا
(سُ شِ اَ ظَ)
نام جبرئیل علیه السلام است. (شرفنامۀ منیری)
لغت نامه دهخدا
تصویری از عرش اعلی
تصویر عرش اعلی
گر زمان تخت برین
فرهنگ لغت هوشیار